بی تو اینجا، نه . برایم همه جا فانی بود

آسمان تشنه به این ،گریه ی طولانی بود

*

راه می رفتم و فکر تو به سر می راندم

در سرم فکر و خیالی که نمی دانی بود

*

حسرت چادر تو خانه خرابم میکرد

چادرت سمبلی از غیرت گیلانی بود

*

آه حرفی بزن ای واسطه ی زندگیم

ای که امواج صداهای تو طوفانی بود

*

تعنه ها خوردم و افسوس که کافر نشدم

ظاهر و باطن این کفر ، مسلمانی بود

*

رخصتی ده که کمی واله نگاهت بکنم

چشم، درگیر همان چهره ی /بارانی بود


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Michael چاپخانه آراکس فرش ماشيني خوب شهید احمد مشلب فروش سیستم های امنیتی فقط خدا اسم بچه دستگیری تتلو Somphet