برای مخاطبان اندک و انگشت شمارم

بس سال هایی که بیهوده بیهوده بودیم

بس کوچه هایی که تا هیچ پیموده بودیم

دل ها به اندازه ی خنده ی کوچکی بود

دل را در آرامشی پوچ فرسوده بودیم

بر چشم هامان گذر داشت خوابی هزاره

ای کاش آن روز ها را نیاسوده بودیم

ای کاش فواره ی روشن جست و جو را

با خاک خیس تغافل نیندوده بودیم

دل ها به زیر غبار غریبی نهان بود

ای کاش آیینه ها را نیالوده بودیم

موسیقی چشمه ها را شنیدیم، رفتند

وقتی که آن سوی تنهایی آسوده بودیم

از سلمان هراتی عزیییییز

در مجموعه ی از آسمان سبز

روحش شاد


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

الله وآیات گلدونهـ فيلتر هوا فروشگاه اینترنتی بیست کاور - طراحی کاور حرفه ای ماشين سازي شهاب صنعت اخبار سایت بلگ بیست geniet van voetbalfiguren فیلم و سریال